برام جالبه که معلم باشم، یعنی نمیدونم چیشد که افتادم تو این ماجراها، یکم ته دلم عروسیه، اما مونده حالا تا پیشرفت اصلی...
میدونم، اونقد باید با کم و کاستی ها کنار بیام تا حل شه...
میدونید، این مدت خیلی منزوی و گوشه گیر و تنها شدم، و هیچ دوستی برای خودم نزاشتم...
اما مهم نیست، من غربالگری داشتم...
ذکر۵ ام از پاکسازی:)
مونا رفته مشهد، کاشکی دعا کنه مث اون سری، منم زود برم، مثلا اربعین🥲
نمیدونم، تنها کسی که باعث گنام میشه که غیبت کنم یه بنده ی خدایی ست...
خدا بهش آرامش ببخشه، که جیگرم رو خون کرده...
از لحاظ مالی به ۱۲۴+۴٠+۲٠+۳٠ اینقد میلیون پول نیاز دارم...
واقعا ماهم میمیریم حواستون هست! 💔