وگاهی با خودممیگم عشق حسین بامن چیکار کرد؟! چه بلایی بر سرم اورده ؟!
مگه میشه من؟ با این همه استرس ، یجوری عاشق بشم که خودمم ندونم ؟!
اونقدر دلم براش تنگ میشه، اونقدر دوستش دارم، اونقدر براش میمیرم ، گه همیشه میترسم نکنه تو خیلی چیزا تعادل رو برقرار نکنم و اشتباه پیش ببرم زندگیمو!
دوست دارم بهش بگم توجون منی ، قلب منی ، عشق منی ، تن منی ، روحمنی
انکار تو نبودی هیچی نبود
تو امن ترینی برای من ، وقتی دستاتو میگیرم انگار همه چیزای دنیا رو به من بخشیدن ❤️
گاهی از لطف خدا وامام حسین وامام رضا متعجب میشم که چطور دقیقا همونی که میخواستم رو و بخاطرش قید خیلی چیزا رو زدم و بهم داد ❤️
کاش که همیشه قدر همو بدونیم 🩷
ما هفته ذیگه خانواذگیمیریم پیش اقای امام رضا یه خطبه ی عقذ هم اونجا براشون خونده بشه ❤️
اما خب محضری عقد کردیم
خدا جون حواست بهم باشه❤️